زهرا دختر دوست داشتنی ما |
|||
جمعه 8 مهر 1390برچسب:, :: 10:46 :: نويسنده : م.احمدی
عزیز دلم من و شما تابستان 88 وقتی فقط 4 ماهه بودید با هم به ایران رفتیم. فرودگاه عمو امیر و دایی شاپور آمدند استقبال و چون شما را تا اون وقت ندیده بودند کلی ذوق کردند.
اصفهان هم که مامان افسر و بابا منصور مهمانی داده بودند و همه فامیل برای آمدن شما جمع بودند. وقتی به منزل عمو امیر رسیدیم از این بغل به اون بغل می شدی و همه می خواستند تو را ببینند . شما هم مثل همیشه با لبخند به همه سلام می کردی .
اصلا غریبی نکردی و همه از این بابت تعجب کرده بودند. خلاصه طی اون 3 هفته ای که ما ایران بودیم کلی مهمونی رفتیم و خیلی خیلی به ما خوش گذشت. البته جای پدر خالی بود چون نتوانسته بود مرخصی بگیره و منو شما تنها به ایران رفتیم. کلی جاهای جالب رفتیم چهل چشمه ، چشمه دیمه ،کوهرنگ و.......
راستی آتلیه رفتیم و کلی عکس های یادگاری گرفتیم. مدیر آتلیه از شما خیلی خوشش آمده بود . می گفت شما یکی از بهترین کارهاش هستید . از من اجاره خواست عکس ها و تابلو های شما را برای تبلیغات استفاده کنه و لی من اجازه ندادم. دلم نمی خواست خدای نکرده چشم بخوری ....
برای اولین بار تو ایران بابا منصور به شما دنده کباب داد تا به دهن بکشی با دوغ محلی... شما که خیلی خوشت آمده بود . آخه قربونت برم هنوز دندون نداشتی و شیر می خوردی . خلاصه از اون به بعد هرکس یک غذایی به شما داد و شما هم خیلی خوب نوش جون می کردی.
خلاصه که تابستان و تعطیلات بسیار خوبی را گذراندیم. دست همه درد نکند. تقدیم به تیام ( زهرای پدر و مادر)
نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پيوندها نويسندگان
|
|||
|